زمان تقریبی مطالعه: 11 دقیقه

ابن ناصر

اِبْنِ ناصِر، عنوان افراد خاندانی از عالمان و صوفیان شاذلی و فقیهان مالکی سده‌های 10-13 ق / 16- 19 م در مغرب. ناصر نام یکی از نیاکان این خاندان است. اینان که اصلاً عرب‌نژاد بودند، از حجاز به مصر رفته، سپس در سده 5 ق / 11 م وارد مغرب شدند. به گفتۀ سلاوی (7 / 106) که خود از این خاندان است، نسب آنان به عبداللّه‌ بن جعفر بن ابی‌طالب می‌رسد و به همین سبب به جعفری زینبی نیز شهرت دارند (زرکلی، 1 / 120؛ کنون، 1 / 293)، چنانکه به دَرعی نیز مشهورند، زیرا غالب آنان در درعه، شهری در نزدیکی سجلماسه (یاقوت، 2 / 567؛ زبیدی، 5 / 326) می‌زیستند. شخصیتهای متأخر این خاندان بیشتر به سلاوی شهرت دارند. نامدارترین افراد این خاندان عبارتند از: 

1. ابوعبداللّه محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسین ‌بن ناصر درعی

(1011-1085 ق / 1602-1674 م)، فقیه، ادیب، محدث، مؤلف و عارف. پدرش محمد نیز از بزرگان اهل طریقت شمرده شده است (سلاوی، 7 / 105-106)، اما اطلاعی از زندگی و احوال او در دست نیست. چنانکه سلاوی به نقل از ابوعلی یوسی شاگرد ابوعبداللّه محمد اشاره کرد، وی در علوم دینی و تصوف دست داشت (همانجا). ابوعبداللّه محمد نزد پدرش و نیز عبدالقادر فاسی و شیخ ‌محمد مصمودی شاگردی کرد و طریقت شاذلیه را از عبدالله بن حسین رقی درعی فرا گرفت (مخلوف، 1 / 313). هرچند وی را به سبب مهارت در فقه و حدیث «مربی العلماء والفقهاء» خوانده‌اند و فتاوای مشهوری نیز از او نقل شده که شیخ مهدی وزانی در کتاب نوازل به برخی از آنها اشاره کرده (همانجا؛ محبی، 4 / 238)، اما بیشترین شهرت و نفوذ و اعتبار معنوی و اجتماعی او مربوط به تصوف و طریقت اوست. نقش او در طریقت شاذلی چندان مهم بود که او را «مجدّد الطریقة ‌الشاذلیة» (همانجاها) نامیده‌اند. وی اهل عبادت و ریاضت بود و همواره به تعلیم و تربیت پیروان خود اهتمام داشت (سلاوی، همانجا). گویند که وعظ او در شنونده بسیار مؤثر بود. در پیروی از سنت سختگیر بود و حتی در غذا و لباس نیز سنت دینی را دقیقاً رعایت می‌کرد (کنون، همانجا). شاگردش ابوعلی یوسی کراماتی به وی نسبت داده و قصیدۀ «دالیۀ» خود را در منقبت او سروده است (سلاوی، همانجا). گفته‌اند ابوعبداللّه بسیار تنگدست بود و سالها به جمع کتاب و استنساخ و تصحیح و مقابله و خرید و فروش آن اشتغال داشت (زرکلی، 7 / 63). 
وی دارای تألیفاتی است که مهم‌ترین آنها بدین قرار است: الاجوبة ‌الناصریة فی بعض المسائل البادیة. نسخه‌هایی از این اثر در فاس، سلا، قاهره و کتابخانۀ ملی تونس موجود است (حتی، 552؛ فاسی، 1 / 462؛ سید، 1 / 17- 18؛ مجلة معهدا لمخطوطات، 18(2) / 231)؛ الدرعیة، در فقه که نسخه‌ای از آن در قاهره هست (GAL, S, II / 702سیف‌النصر لکلّ ذی بغی و مکر (رجز). نسخه‌هایی از آن در برلین ( آلوارت، VII / 218)، پاریس (دوسلان، II / 562) و سلا (حجی، 269) موجود است؛ غنیمة العبد المنیب فی‌ التوسل بصلاة (بالصلاة علی) النبی‌الحبیب. نسخه‌هایی از این اثر در پاریس (بلوشه، 216)، قاهره (GAL, S، همانجا) و سلا (حجی، 286) نگهداری می‌شود؛ مناسک ‌الحج. نسخه‌هایی از آن در سلا هست (همو، 205). همچنین قصیده‌ای در دعا در حدود 70 بیت از او باقی است که در النبوغ المغربی (کنون، 3 / 310-314) چاپ شده است. 

2. ابوالعباس احمد بن ابی عبداللّه محمد درعی

(1057-1129 ق / 1647-1717 م)، فقیه، محدث و صوفی. وی در سجلماسه‌ زاده شد (سرکیس، 872) و نزد پدرش و کسانی چون ابوسالم عیاشی، محمد بن ابی‌الفتوح تلمسانی، فقیه ابوالعباس جزولی، فقه و حدیث و تفسیر و ادب آموخت و از برخی از آنان اجازۀ نقل حدیث یافت (ازهری، 1 / 43؛ مراکشی، 2 / 160). او بارها به مصر و حجاز سفر کرد و از برخی عالمان آن دیار اجازۀ روایت یافت (کتانی، 2 / 90؛ مراکشی، 2 / 160-161). وی از 1076 ق تا 1121 ق چهار بار به زیارت حج رفت (مراکشی، همانجا). در آخرین سفر، در مدینه استقبال گرمی از وی شد (سلاوی، 7 / 112؛ مراکشی، همانجا) و در همین سفر بود که سفرنامۀ مشهور خود الرحلة ‌الحجازیة را نوشت. وی در این سفرنامه مشایخ خود را برشمرده است (ازهری، همانجا). پدرش پیش از مرگ او را رسماً به جانشینی خویش برگزید (مراکشی، همانجا) و او در این مقام از نفوذ و اعتبار معنوی فراوانی در میان مردم و به‌ویژه در میان پیروانش برخوردار بود (سلاوی، 7 / 112-113). وی زاویه‌ای به نام «زاویة ‌الفضل» و زاویه‌های دیگر و نیز مدارس و مساجدی تأسیس کرد (مراکشی، همانجا) و همواره به تعلیم و تربیت اشتغال داشت. کسان بسیاری از او بهرۀ علمی و معنوی برده و روایت کرده‌اند که از آن میان می‌توان به موسی و یوسف (برادرزادگانش)، عبداللّه سوسی، محمد ابن‌عبدالسلام بنانی، عبدالحفیظ (مخلوف، 1 / 332؛ ازهری، 1 / 42)، محمد صالح شرقی و ابوعبداللّه مرینو اندلسی (مراکشی، 2 / 161-162) اشاره کرد. وی به جمع‌آوری و خرید کتب از شرق و غرب و استنساخ و قرائن آنها اهتمام بسیار داشت و از خرید کتابهای گران‌قیمت خودداری نمی‌کرد و کتابخانۀ وی مشهور بود (کتانی، 2 / 88). او را به حق‌گویی و پیروی بی‌چون و چرا از سنت دینی و احیای آن ستوده‌اند (ازهری، همانجا). کراماتی نیز به او نسبت داده‌اند که برخی از آنها را ابومحمد حسین ‌بن محمد شُرَحبیل درعی، شاگرد و همسفرش در حج، در کتابی با عنوان انارة ‌البصائر فی ترجمة ‌الشیخ ابن‌ناصر آورده است (مراکشی، 2 / 162؛ ابن‌سوده، 213). نیز ابوالعباس هشتوکی کتابی با عنوان انارة ‌البصائر فی ذکر مناقب القطب ابن‌ناصر و اتباعه من‌ا لهدایة الاکابر در همین‌باره نوشته است (همانجا). 
سفرنامۀ ابن‌ناصر در 1320 ق در فاس منتشر شد. علاوه بر آن کتاب دیگری با عنوان منظومة فی التوسل از او بازمانده که در رباط (نک‍ : GAL, S, II / 711) موجود است. منظومۀ دیگری با عنوان منظومة فی سلسلة ‌الطریقة الناصریة از اوست که در کتابخانۀ آسفی مغرب موجود است (نک‍ : المعرض السادس، 1). دو اثر دیگر نیز به او منسوب است؛ تألیف فی‌ الصلاة علی ‌النبی (مخلوف، 1 / 332) والاجوبة (بغدادی، 2 / 262) که از آنها اطلاعی در دست نیست. چون احمد فرزندی نداشت، پس از مرگش برادرزاده‌اش موسی جانشین او شد (مراکشی، 2 / 163-164). 

3. ابوعبداللّه محمد مکی ‌بن موسی ‌بن محمد درعی

(د 1180 ق / 1766 م)، مورخ و مؤلف. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. همین اندازه گفته‌اند که اهل درعه بود و مدتی در مراکش اقامت داشت. در 1158 ق / 1745 م در فاس بود و سپس به مکناس رفت (زرکلی، 7 / 109). آثار وی بدین قرار است: الدرر المرصعة باخبار اعیان درعة، یا کشف‌ الروعة فی‌ التعریف بصلحاء درعة، که در 1152 ق از نوشتن آن فارغ شد (ابن‌سوده، 56). نسخه‌ای از آن در رباط (زرکلی، همانجا) و نسخ دیگری نزد کسانی از مغربیان وجود دارد (سید، 1 / 315؛ المعرض ‌السادس، 2، 7)؛ الروض الزاهر فی التعریف بالشیخ الحسین و اتباعه السادات الاکابر. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ احمدیه در مراکش (ابن سوده، 249) موجود است؛ الریاحین الوردیة فی الرحلة المراکشیة. نسخه‌ای از آن در همان کتابخانه (همو، 404) و نسخه‌ای دیگر در کتابخانۀ جلاوی پاشا در مراکش (مجلة معهد المخطوطات، 5(1) / 191) موجود است؛ طلعة الدعة فی تاریخ وادی درعة. احتمالاً نسخه‌ای از آن در یک کتابخانۀ شخصی در رباط موجود است (ابن‌سوده، 64)؛ فتح الملک الناصر فی اجازة مرویات بنی‌ناصر، که نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ احمدیه (همو، 343) نگهداری می‌شود، زرکلی نیز (همانجا) نسخه‌ای از آن را در رباط معرفی کرده است؛ البرق الماطر فی شرح النسیم العاطر. چنانکه خود گوید آن را در شرح قصیدۀ موسوم به النسیم العاطر فی مدح القطب ابی العباس‌ بن ناصر اثر احمدبن موسی (د 1156 ق / 1743 م) نوشته است (ابن‌سوده، 467). یک قصیدۀ بائیه (همو، 423) نیز به او نسبت داده‌اند. از دو اثر اخیر نشانی در دست نیست. 

4. سلیمان ‌بن یوسف بن محمد بن محمد بن احمد

(زنده در 1206 ق / 1792 م). از زندگی او اطلاعی در دست نیست، اما کتابی به نام اتحاف الخل المعاصر باسانید ابی‌المحاسن یوسف بن محمد بن ناصر به او نسبت داده‌اند که دربارۀ سیره و زندگی پدرش ابوالمحاسن یوسف نوشته است. این کتاب در 1206 ق نوشته شده و نسخه‌ای از آن در رباط موجود است (عنان، 1 / 17). 

5. ابوعبداللّه محمد بن عبدالسلام

(د 1239 ق / 1824 م)، مؤلف، فقیه و حافظ حدیث. او در درعه زاده شد و در همانجا علم آموخت و انگاه برای تکمیل معلومات به فاس سفر کرد (زرکلی، 6 / 206). عمویش ابوالمحاسن یوسف، ادریس ‌بن محمد عراقی حسینی، ابوالعباس شرایبی و محمد بن ابی‌القاسم سجلماسی ازجمله استادان او در فقه و حدیث بوده‌اند که وی از برخی از آنان اجازۀ روایت یافت (مخلوف، 1 / 381؛ مراکشی، 5 / 189). ابوعبداللّه در 1196 ق و 1211 ق به حج رفت. در مکه و مدینه و مصر هدایای سلیمان ‌بن محمد ظریف مراکش رامیان علما تقسیم کرد و با دانشمندانی چون مرتضی حسینی واسطی حنفی، احمد بن محمد دردیر، محمد بن علی صبان شافعی آشنا شد و اجازۀ روایت یافت و خود به آنان اجازۀ روایت داد (همو، 5 / 189-190). وی در نخستین سفری که به حج رفت سفرنامه‌ای نوشت که به الرحلة ‌الحجازیة یا الرحلة ‌الکبری شهرت یافت. نسخه‌هایی از آن در تامجروت و رباط موجود است (زرکلی، همانجا؛ عنان 1 / 443). مراکشی (5 / 193-233) خلاصه‌ای از آن را نقل کرده است. نویسنده در این سفرنامه حوادث و جاها و کسانی را که از آغاز سفرش یعنی 3 جمادی‌الثانی 1196 تا پایان آن دیده و یا مطالبی که شنیده و گفت‌وگوهایی که با عالمان و بزرگان داشته، با دقت و تقریباً با ذکر جزئیات آورده است. به گفتۀ مراکشی، وی در حدود 1197 ق به وطنش بازگشته و در 1199 ق سفرنامه‌اش را به پایان رسانده است. در سفر دوم نیز سفرنامه‌ای نوشت که الرحلة ‌السغری نامیده شد. مراکشی (5 / 233) نسخه‌ای از آن را دیده و زرکلی (همانجا) نیز نسخه‌ای از آن را در فاس معرفی کرده است (برای نسخ دیگر، نک‍ ‍: ابن‌سوده، 391؛ عنان، 1 / 446؛ مجلة معهد المخطوطات، 5 (1) / 178). افزون بر دو کتاب یاد شده، تألیفات دیگر او بدین قرارند: تألیف فی علم‌القراءات، که نسخه‌ای از آن در یکی از کتابخانه‌های خصوصی ورزازات مغرب موجود است ( المعرض السادس، 1)؛ شرح الاربعین الجوهریة فی ترک الظلم، که مراکشی (همانجا) نسخه‌ای از آن را دیده است. قطع الوتین من المارق فی ‌الدین، که نسخه‌ای از آن در رباط هست (علوش، 1 / 305)؛ کناش، که ظاهراً مجموعه‌ای از اجازات اوست و نسخه‌هایی از آن در مغرب هست (کتانی، 2 / 221؛ ابن‌سوده، 362، 512، 515)؛ المستصفی فی حلّیة السکر المصفی، که نسخه‌ای از آن در یکی از کتابخانه‌های خصوصی رباط هست ( المعرض ‌السادس، 28)؛ المزایا فیما حدث من البدع بام‌الزوایا، که نسخه‌ای از آن در مغرب هست (همانجا؛ EI2, S)؛ النوازل، که نسخه‌ای از آن در مغرب موجود است (مجلة معهد المخطوطات، 5 (1) / 192). 

6. احمد ناصری سلاوی (ﻫ م)

 مورخ، فقیه، ادیب و مؤلف (1250-1315 ق / 1834-1897 م). 

7. جعفر بن احمد ناصری

 فرزند احمد سلاوی. در 1310 ق / 1892 م زاده شد، ولی از تاریخ مرگ او اطلاعی در دست نیست. جعفر همراه برادرش محمد کتاب‌الاستقصاء پدرش را با تحقیق و مقدمه به چاپ رسانده و خود دارای اثری به نام الرحلة الفاسیة است که برخی از فصول آن در روزنامۀ السعادة در مغرب چاپ شده است (ابن‌سوده، 402). نیز کتابی تحت عنوان تفجیر العناصر من تراجم اعیان آل ناصر به او نسبت داده‌اند (همو، 103-104) که اطلاعی از آن در دست نیست. 

8. ابوعبداللّه محمد «فتحا» بن احمد

 برادر جعفر (1313-1139 ق / 1895-1976 م). او راست: الحسبة، که مجموعه‌ای است از گفتارهای فقهی همراه با سخنرانی او در رادیو مراکش در 1937 م که نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ صبیحیه (شم‍ ‍1313) موجود است (حجی، 145) و تألیفی در مناقب پدر خود که با برادرش جعفر آن را تهیه کرده است (ابن‌سوده، 228). 

مآخذ

 ابن‌سوده، عبدالسلام‌ بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، مراکش، 1369 ق / 1950 م؛ ازهری، محمدالبشیر ظافر، الیواقیت الثمینة، قاهره، 1342 ق؛ بغدادی، ایضاح؛ حجی، محمد، فهرس الخزانة الصبیحیة بسلا، کویت، 1406 ق / 1985 م؛ زبیدی، تاج ‌العروس؛ زرکلی، اعلام؛ سرکیس، یوسف الیان، معجم ‌المطبوعات العربیه، قاهره، 1928 م؛ سلاوی، احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، مراکش، 1956 م؛ سید، خطی؛ علوش و رجراجی، فهرس المخطوطات فی‌الخزانة العامة برباط الفتح، رباط، 1945 م؛ عنان، محمد عبداللّه، فهارس للخزانة الملکیة، رباط، 1400 ق / 1980 م؛ فاسی، محمد، خزانة القرویین، دارالبیضاء، 1399 ق / 1979 م؛ کتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس، فاس، 1347 ق؛ کنون، عبداللّه، النبوغ المغربی، بیروت، 1395 ق / 1975 م؛ مجلة معهد المخطوطات العربیة، 1392 ق / 1972 م، ج 18؛ محبی، محمدامین، خلاصة ‌الاثر، بولاق، 1284 ق؛ مخلوف، محمد، شجرة ‌النور الزکیه، بیروت، 1350 ق؛ مراکشی، عباس، الاعلام، فاس، 1357 ق؛ المعرض السادس ... للمخطوطات والوثائق، رباط، 1974 م؛ یاقوت، بلدان، نیز: 

Ahlward; Blochet; De Stane; EI2, S; GAL, S; Hitti, Philip K. et al; Garrett Collection of Arabic Manuscripts, Princeton, 1938. 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.